هدیه ای که به جهت رویدادی فرخنده مانند ازدواج، سفر، تولد فرزند و امثال آن برای کسی می برند، پیشکش چشم روشنی گفتن: کنایه از گفتن «چشم شما روشن» به کسی که رویدادی فرخنده مانند ازدواج، سفر، تولد فرزند و امثال آن برای او به وقوع پیوسته است
هدیه ای که به جهت رویدادی فرخنده مانندِ ازدواج، سفر، تولد فرزند و امثال آن برای کسی می برند، پیشکش چشم روشنی گفتن: کنایه از گفتن «چشم شما روشن» به کسی که رویدادی فرخنده مانندِ ازدواج، سفر، تولد فرزند و امثال آن برای او به وقوع پیوسته است
کنایه از خورشید عالم آراست. (برهان). کنایه از آفتاب عالمتاب. (انجمن آرا) (آنندراج). خورشید. (ناظم الاطباء). کنایه از مهر و هور و کنایه از نورو روشنائی آن. چشمۀ خور. چشمۀ خاوری: اندر آن صحرا که شیران دو لشکر صف کشند و آسمان از بر همی خواند بریشان اقترب چشمۀ روشن نبیند دیده از گرد سپاه بانگ تندر نشنودگوش از غو کوس و چلب. فرخی (دیوان ص 6). روزی که ز نعل مرکبان افتد در زلزله جرم مرکب غبرا از تیره غبار، چشمۀ روشن تاریک شود چو چشم نابینا. مسعودسعد. چو ناپدید شد از چشم چشمۀ روشن دراز گشت شب دیریاز را دامن. (از انجمن آرا). رجوع به چشمۀ خاوری و چشمۀ خور شود
کنایه از خورشید عالم آراست. (برهان). کنایه از آفتاب عالمتاب. (انجمن آرا) (آنندراج). خورشید. (ناظم الاطباء). کنایه از مهر و هور و کنایه از نورو روشنائی آن. چشمۀ خور. چشمۀ خاوری: اندر آن صحرا که شیران دو لشکر صف کشند و آسمان از بر همی خواند بریشان اقترب چشمۀ روشن نبیند دیده از گرد سپاه بانگ تندر نشنودگوش از غو کوس و چلب. فرخی (دیوان ص 6). روزی که ز نعل مرکبان افتد در زلزله جرم مرکب غبرا از تیره غبار، چشمۀ روشن تاریک شود چو چشم نابینا. مسعودسعد. چو ناپدید شد از چشم چشمۀ روشن دراز گشت شب دیریاز را دامن. (از انجمن آرا). رجوع به چشمۀ خاوری و چشمۀ خور شود
دهی است از دهستان رودزرد بخش جانکی گرمسیر شهرستان اهواز که در 24 هزارگزی باختر باغ ملک و4 هزارگزی شمال راه اتومبیل رو باغ ملک به هفتگل واقع است. کوهستانی و گرمسیر است و 100 تن سکنه دارد. آبش از چشمه. محصولش غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش اتومبیل رو است. ساکنین این آبادی از طایفۀ مکاوند بالا هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان رودزرد بخش جانکی گرمسیر شهرستان اهواز که در 24 هزارگزی باختر باغ ملک و4 هزارگزی شمال راه اتومبیل رو باغ ملک به هفتگل واقع است. کوهستانی و گرمسیر است و 100 تن سکنه دارد. آبش از چشمه. محصولش غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش اتومبیل رو است. ساکنین این آبادی از طایفۀ مکاوند بالا هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دیدۀ روشن. چشم بینا. مقابل چشم تاریک و دیدۀ تاریک. - چشم ما روشن گفتن، کنایه از چیزی عجیب و غریب دیدن یا حادثۀ غیر مترقبه ای اتفاق افتادن. (از آنندراج) : غبار خیل تو چون بر سپهر کحلی شد ستاره ها همه گفتند چشم ما روشن. کمال اسماعیل (از آنندراج). - ، نیز بمعنی چشم روشنی گفتن و مبارکباد گفتن است کسی را که خبر خوشی دریافت داشته یا امر خیری برای او اتفاق افتاده. (از آنندراج) : هان بیعقوب بگوئید که از گمشده ات میرسد پیرهنی چشم تو روشن باشد. حاتم کاشی (از آنندراج). رجوع به چشم روشنی شود
دیدۀ روشن. چشم بینا. مقابل چشم تاریک و دیدۀ تاریک. - چشم ما روشن گفتن، کنایه از چیزی عجیب و غریب دیدن یا حادثۀ غیر مترقبه ای اتفاق افتادن. (از آنندراج) : غبار خیل تو چون بر سپهر کحلی شد ستاره ها همه گفتند چشم ما روشن. کمال اسماعیل (از آنندراج). - ، نیز بمعنی چشم روشنی گفتن و مبارکباد گفتن است کسی را که خبر خوشی دریافت داشته یا امر خیری برای او اتفاق افتاده. (از آنندراج) : هان بیعقوب بگوئید که از گمشده ات میرسد پیرهنی چشم تو روشن باشد. حاتم کاشی (از آنندراج). رجوع به چشم روشنی شود